دستانم نمک نداشت...
که هرآنچه محبت میکردم،در آخر سر همچون غذایی که گویی بی نمک است اما به کامشان لذیذبود،
با هزار منت و ایراد نادیده میگرفتنش.
اما کاش من هم به اندازه ی همان غذای به ظاهربی نمک بودم تا شاید از سر دلخوشی،
یک "دستت درد نکند" ساده هم میگفتند...
اما دریغ...
دریغ از یک تشکر خالی...!؟
ودستانی بی نمک که مانده روال گردنم.